پرورش و شکار هیولا

محمدعلی حیات‌ابدی
محمدعلی حیات‌ابدی

یکی از نامدارترین نویسندگان رمان‌های جاسوسی و پر تعلیق در دهه ۹۰ میلادی و سالیان آغازین قرن بیست و یکم «تام کِلِنسی» است، این مؤلف پرآوازه در سال ۱۹۴۷ در شهر «بالتیمور» واقع در ایالت «مریلند» آمریکا به دنیا آمد، دوران نوجوانی و جوانی وی در دهه‌های شصت و هفتاد مصادف با اوج دوران جنگ سرد مابین دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالات‌متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود، پیگیری اخبار آن دوران و ذهن خلاق و هوشیار وی سرانجام او را وادار به نوشتن اولین کتابش در سال ۱۹۸۴ تحت عنوان «شکار اکتبر سرخ /The Hunt Of Red October» نمود، در این کتاب که داستانی پرکشش و سراسر هیجان را روایت می‌کند برای اولین بار شخصیت جدیدی به دنیای قهرمانان تخیلی داستان‌های جاسوسی وارد شد به نام «جک رایان». جک یک تحلیلگر سیستم‌های مالی و آمارهای اطلاعاتی در سازمان سیا است که با هوشی سرشار به طرزی کاملاً متفاوت به جریان‌های خبری و نظرات دیگر همکارانش می‌نگرد، در این رمان کاپیتانِ فرمانده کاریزما و پرجذبه یک زیردریایی اتمی شوروی به نام «اکتبر سرخ» که مجهز به موشک‌های قاره‌پیمای اتمی است از فرمان‌های افسران مافوق تخطی کرده و با سرپیچی از دستورات به سمت سواحل آمریکا حرکت می‌کند، در حالی که همگان بر این باورند که زیردریایی فوق درصدد حمله اتمی به آمریکا است، جک‌رایان با تلاش بسیار درصدد اثبات مدعای خود است که کاپیتان کشتی در واقع قصد پناهندگی به ایالات‌متحده را دارد. فروش فوق‌العاده رمان و قرار گرفتن آن در صدر پرفروش‌ترین کتب سال به مدت چندین هفته ضمن به شهرت رساندن مؤلف و شخصیت خلق شده از سوی وی راه را برای نوشتن کتاب‌های بعدی بر اساس این قهرمان تخیلی بازنمود، در ادامه مجموعاً هفده کتاب بر اساس این کاراکتر تا سال مرگ نویسنده یعنی ۲۰۱۳ منتشر شد که همگی درصدر پرفروش‌های صنعت نشر قرار گرفتند. موفقیت این مجموعه آثار چشم هالیوود را به منبعی جدید روشن نمود و در سال ۱۹۹۰ بر اساس اولین کتاب فیلمی مهیج با شرکت «شون کانری» در نقش کاپیتان زیردریایی و «آلک بالدوین» در نقش جک رایان ساخته شد، فروش ۱۳۵ میلیون دلاری فیلم بلافاصله ساخت آثاری دیگر از این مجموعه کتب را در صدر اولویت‌های کمپانی‌های فیلم‌سازی قرار داد، در سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۴ دو فیلم دیگر با نام‌های «بازی‌های میهن‌پرستانه /Patriot Games" و «خطر عیان و آشکار/ Clear and Presen Danger" با بازی «هریسون فورد» به نقش این مأمور تحلیل‌گر اطلاعاتی به نمایش درآمد. فروش‌های بالای دو اثر در گیشه تضمین‌کننده موفقیت فیلم‌های بعدی بود اما با تغییر ذائقه تماشاچیان در نیمه دوم دهه نود ساخت فیلم سوم با عنوان «مجموع تمام ترس‌ها / The Sum Of All Fears" تا سال ۲۰۰۲ به تعویق افتاد، این بار با کناره‌گیری هریسون فورد ایفای این نقش به ستاره نوظهور هنر هفتم «بن افلک» سپرده شد، علیرغم فروش ۱۹۴ میلیون دلاری در بازار جهانی ساخت اثر بعدی تا ۲۰۱۴ به تعویق افتاد، در این سال نسخه بعدی با نام «سایه کارآموز / Shadow Recruit" با بازی «کریس پاین» در نقش اصلی روانه سینماهای جهان شد و بعد از آن تا سال‌ها بعد اثر دیگری بر اساس شخصیت رایان ساخته نشد. متعاقب فوت خالق اثر تام کلنسی ایده ساخت مجموعه تلویزیونی بر اساس این کاراکتر محبوب کتب وی این بار در دستور کار شبکه‌های تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام در سال ۲۰۱۸ مجموعه‌ای تلویزیونی با بازیگری «جان کرازینسکی» هنرپیشه و فیلم‌نامه‌نویس صاحب قریحه آمریکایی توسط کمپانی "Prime" به مخاطبان مشتاق عرضه گردید. سریال فوق در فصل اول توانست با داستانی جذاب و برداشتی نوین از شخصیت‌های فرعی خلق شده توسط تام کلنسی انبوه تماشاچیان را در سطح جهان راضی نموده و امتیازات بالایی را کسب نماید. در این شماره به معرفی فصل نخست و شاهکار این مجموعه می‌پردازیم.

«جک رایان /Jack rayan"

۴ فصل (۲۰۱۸-۲۰۲۳)

خالق سریال: گراهام رولند

ستارگان: جان کرازینسکی- وندل پیرس-ابی کورنیش-علی سلیمان

خلاصه داستان: جک رایان تحلیل‌گر باهوش تراکنش‌های مالی در سازمان جاسوسی آمریکا متوجه نقل و انتقالات مشکوک پول در سطح جهان می‌شود که از منابع مشخص و به منظوری غیر قابل درک در حال توزیع در کشورهای متفاوت می‌باشند، تلاش وی برای جلب‌توجه روسای سهل‌انگار سرانجام منجر به همکاری وی با مأمور عالی‌رتبه سیاه‌پوستی می‌گردد که آغازگر جستجو برای شناسایی و شکار ابر تروریستی می‌شود که درصدد منفجر نمودن یک کلاهک هسته‌ای کوچک در کشور آمریکا است، شکار این هیولای انسانی به‌تدریج با پرده برداشتن از تصمیمات سیاه و شوم روسای سازمان سیا جک رایان را در این بحران فکری و پرسش مکرر اسیر می‌کند که هیولای واقعی کیست؟ آن کس که چاشنی بمب را فعال می‌کند یا سیاست‌مدارانی که با نفرت پراکنی و کشتارهای بی‌دلیل زمینه را برای خلق تروریست‌هایی معتقد از دل شهروندان عادی دیگر کشورها میسر می‌کنند؟

فصل نخست سریال در هشت قسمت جذاب و بشدت گیرا تماشاچیان را در برابر صفحات نمایشگر خانگی میخکوب کرد، داستان به روال سایر آثار جاسوسی در کشورهای مختلف دنبال می‌شود، پیگیری سرنخ‌های جزئی برای رسیدن به هدف غایی تروریست‌ها و تلاش برای شناسایی چهره اصلی پشت تمامی این اقدامات از قسمت اول آغاز شده و برخلاف سایر آثار مشابه ساخته شده در هالیوود و آمریکا این بار تروریست و ضدقهرمان اصلی قصه شخصی منفور و تک‌بعدی نیست، با ادامه روند قصه او را در جایگاه انسانی وارسته و دانشگاهی می‌یابیم که تصمیمات غلط سیاست‌مداران غربی چنان عرصه را بر او و دیگر هم‌اندیشان تنگ نموده که چاره‌ای به‌جز عضویت در گروه‌های ارتجاعی و ضد ارزش‌های انسانی را برای وی غیرممکن ساخته، در این بازی موش و گربه‌وار بین قهرمان و ضد قهرمان به‌تدریج درمی‌یابیم که نبردی درونی نیز در داخل سازمان اطلاعاتی وجود دارد، مدیر ارشد رایان باید خود را به‌عنوان یک مسلمان سیاه‌پوست برای همکاران دیگرش ثابت نماید، تلاش‌های مجدانه وی برای رفاه هم‌وطنانش و میهن‌دوستی وی با عینکی از شک و تردید نگریسته می‌شود، رایان خود در ادامه روند ماجرا با شخصیت منفی داستان همذات‌پنداری می‌کند، او درمی‌یابد که نبرد بین خیر و شر از هر سو که نگریسته شود می‌تواند به جنگی مقدس دیده شود، در این هنگامه شک و تردید وی باید بتواند بر تمام ترس‌ها، نفرت‌ها و پیش‌داوری‌های گذشته خط بطلان کشیده و راهی برای نجات جامعه و جلوگیری از فساد و تباهی بیشتر نیروهای اطلاعاتی میهنش بیابد.

سریال با معرفی شخصیت‌هایی بشدت جذاب، واقعی و با اهداف قابل‌درک به‌عنوان نمونه‌ای از داستان‌نویسی فوق‌العاده برای مجموعه‌های تلویزیونی در سنوات اخیر قابل معرفی است، توجه جدی به جزئیات از تیتراژ خارق‌العاده اثر که با نشان دادن الِمان‌های جاسوسی و نظامی در کنار نظایر مشابه آن‌ها در زندگی مردمان عادی جامعه شروع می‌شود نویدبخش این امید است که به شعور تماشاگر از اولین صحنه نیز احترام گذارده شده، موسیقی متن مناسب و بازی‌های روان هنرپیشگان راه را برای ساخت سه فصل دیگر در سال‌های ۲۰۱۹، ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ باز نمود و افسوس که چنین اتفاقی رخ داد.

برخلاف فصل نخست که با داستانی محکم و شخصیت‌هایی قابل‌قبول بیننده را شگفت‌زده نمود، در فصل‌های بعد به یک باره شیرازه کار از دست خالقین اثر خارج شده و به نظر می‌رساند مدیران ارشد تلویزیونی دستپخت جدید از توصیه‌های به ظاهر مخاطب پسند را به بخش‌های بعدی افزوده‌اند، نتیجه کار در فصول بعدی دوباره ما را با جک رایان برحق و سخت‌کوشی آشنا می‌سازد که به روال فرمول واحد تمامی فیلم و سریال‌های مشابه با انجام اعمال و تصمیماتی محیرالعقول به جنگ ضدقهرمانان کودن و نه‌چندان هوشیاری در سطح جهان می‌رود که هیچ عقل سلیمی آن را باور نمی‌کند، در فصل دوم گروه کوچکی از کماندوهای تحت فرمان رایان به‌راحتی می‌توانند به کاخ ریاست جمهوری ونزوئلا نفوذ کرده و حکومت آن کشور را تغییر دهند و در فصل سوم او و جاسوسان هم‌فکرش به‌سادگی آب خوردن می‌توانند از طریق تونل‌های سری و مخفی به‌راحتی به کاخ کرملین وارد شده و رئیس‌جمهور آن کشور را از اهداف شوم وزیر دفاعی که با شخصیتی همچون پوتین درصدد ایجاد یک جنگ فرامرزی است باز دارند. فصل چهارم و آخر نیز روایتی از مبارزه رایان با ابر کارتل‌های مواد مخدر است که در دنیای پس از سریال‌هایی همچون «برکینگ بد» و «نارکو» تماشای آن هیچ لذتی ندارد.

در خاتمه تنها تماشای فصل نخست این سریال را به‌عنوان تجربه‌ای ناب و تکرار نشدنی به شما توصیه می‌کنم و اکیداً سفارش می‌کنم که کنجکاوی خود را برای ادامه داستان در فصول بعد سرکوب نموده و به تماشای آثار معقول و ناب‌تر دیگر تخصیص دهید.

جهان بدون موسیقی یک غم بزرگ دارد

زهره جابری‌نسب
زهره جابری‌نسب

۱- موسیقی این امواج شاداب این نت‌های سرمست تو را می‌برند به جهانی دیگر، دورت می‌کند از تمام روزمرگی‌های تکراری، به وجد میایی، شاد می‌شوی، غمگین می‌شوی، موسیقی تو را با احساست رودررو می‌کند... حتماً دنیا بدون موسیقی یک ضعف بزرگ داشت

موسیقی از درون ما آغاز شده در آغوش مادر و صدای زیبای ضربان قلبش و شمارش نفس‌هایش... حنجره گرم یک مرغ عشق یا بلبلی رنگین‌کمانی، پرنده‌ای سرخوش که گوش‌هایمان به سمتش می‌چرخد

۲- چرا موسیقی گوش می‌دهیم؟ چرا جزو جدانشدنی از وجودمان شده؟ آیا برای این نیست که می‌خواهیم خودمان را در ملودی‌ها پیدا کنیم و با خودمان مهربان‌تر باشیم... یا شاید ساده‌تر می‌خواهیم با خودمان به صلح برسیم... در تمام این هزاران سال موسیقی در زندگی بشر به ارتقا رسیده است... موسیقی در فرهنگ‌های مختلف، سازها، نواها، آواهای متفاوت دارد و زبانی است که ترجمه نمی‌خواهد بدون فهمیدن اواها می‌توانی خودت را در آن ملودی حل کنی... بدنت ناخودآگاه شروع به ارتباط با نت‌ها می‌کند مغزت تمام فرکانس‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند و در نهایت قلبت می‌خواهد یک اثر را چندین بار گوش دهد... ما بدون موسیقی ارواحی سرگردان و بی‌عاطفه‌ای‌ای بیش نیستیم... صدای طبیعت، دریا باد، امواجی که هوهوکنان وقتی نسیم لابه‌لای درختان می‌پیچد و تو جز شنیدن این اصوات رقصان و زیبا چاره‌ای نداری... موسیقی کمک می‌کند تا از دنیای سیاه اطراف فاصله بگیری و خودت را به خاطرات صدای یک گرامافون، سی دی یا فلشی کوچک بسپاری و بروی به عشقی عظیم در اعماق وجودت و یا یاد عزیزی که جسمش را برده اما روحش را کنارت جا گذاشته... موسیقی عشقی بدون نقاب است آن‌قدر خالص که حسی ناب را درونت تازه نگه می‌دارد

۳- تنوع موسیقی در ایران بسیار است از موسیقی نواحی مناطق مختلف گرفته تا موسیقی آیینی و مذهبی آن‌قدر وسیع که باید برای شناختنشان تحقیق و بررسی کرد... وقتی به موسیقی مقامی خراسان گوش می‌دهیم واکنش به آن نسبت به موسیقی بلوچی تفاوت زیادی خواهد داشت با کلی اساتید بزرگ که شاید آخرین نسل‌های این سبک موسیقی باشند... هنرمندان عرصه موسیقی آن‌قدر مظلوم‌اند که خیلی وقت‌ها ناشناس می‌مانند و به جایگاه واقعی خود نمی‌رسند...

نسل بهاری‌ها، قمرها، الهه‌ها، پوران‌ها، صباها، تهرانی‌ها، بنان‌ها، ضرابی‌ها، یاحقی‌ها، معروفی‌ها، حنانه‌ها، شجریان‌ها، بسطامی‌ها، مشکاتیان‌ها، اگرچه تمام شده اما شاگردانی دارند که همگی اساتیدی بزرگ هستند که طلایه‌دار این نسل‌هایند و نور پرفروغ موسیقی را، جاودان نگه داشته‌اند.

۴- موسیقی از درد هم می‌گوید از درون روح پرتلاطم سازنده‌اش، از مردمش، اجتماع و اطرافش... نمی‌توان به هنرمند گفت چه خلق کند، هنرمند آزاد و رهاست، می‌تواند اعتراض کند با سازش، اوایش، آنقدر بزرگ که تمام جهان بشنود، می‌تواند صدای یک نسل شود، می‌تواند هدفمند برای یک صحنه اجتماعی باشد و چه دردناک است اگر به خاطر ابراز احساسش در بند بیفتد و رنج بکشد

شکست شیطان

مترجم: آروین ایلاقی
مترجم: آروین ایلاقی

آیا می‌دانید جشنواره هولی در هندوستان چیست؟ جشن رنگ‌ها یا هولی در هند جشن پیروزی خیر بر شر و نابودی هولیکا است. این جشن هر ساله، روز بعد از کامل شدن ماه در ماه فالگونا که اوایل مارس (۱۰ اسفند تا ۱۱ فروردین) است، برگزاری می‌شود. مردم شروع بهار و سایر رویدادهای دین هندو را جشن می‌گیرند. آن‌ها در خیابان‌ها راهپیمایی می‌کنند و هنگام پایکوبی و آواز خواندن به همدیگر پودرهای رنگی می‌پاشند.

اگرچه این یک جشنواره هندو است، اما در میان سایر مردم هم محبوب است. مردم شب قبل از جشنواره هولی جمع می‌شوند و مراسمی مذهبی را انجام می‌دهند و سپس برای نابودی شرِّ درونشان دعا می‌کنند. صبح روز بعد مردم سنت‌های اصلی جشنواره را به جا می‌آورند و یکدیگر را با پودرهای رنگی می‌پوشانند. آن‌ها گاهی اوقات از تفنگ‌های آب‌پاش و بادکنک‌های پر شده با آب نیز استفاده می‌کنند.

گروهی از مردم با طبل و سایر سازها، با آواز خواندن و پایکوبی کردن در خیابان‌ها راهپیمایی می‌کنند. مردم همچنین با خانواده و دوستان خود در جایی جمع می‌شوند تا به یکدیگر پودرهای رنگی بپاشند و از خوردن غذاهای جشنواره هولی در کنار هم لذت ببرند.

این رویداد از زمان کامل شدن ماه (Purnima) تا یک شبانه‌روز ادامه پیدا می‌کند. هولیکا داهان (Holika Dahan) به معنای آتش زدن هولیکا (نماد شر و شیطان)، اولین شب این رویداد است. در این شب، مردم جمع می‌شوند و مراسمی مذهبی را در کنار آتش انجام می‌دهند و دعا می‌کنند که شر درون آن‌ها به همان شیوه‌ای که هولیکا در آتش‌سوزی کشته شد، نابود شود.

جشنواره رنگ‌ها از روزگاران کهن در سراسر هند جشن گرفته می‌شود. در اصل، این یک جشنواره کشاورزی برای جشن گرفتن ورود بهار بود. این جشنواره نماد گذر از تاریکی زمستان و زندگانی مجددی است که بهار به ارمغان می‌آورد. افسانه‌ای مرتبط با این جشنواره وجود دارد که در مورد پادشاهی شیطانی به نام هیرانیاکاشیپو (Hiranyakashipu) است که پسرش را از پرستش ویشنو (Vishnu) منع کرد. با این حال، رادو(Radhu) به پرستش خدایان ادامه داد. هیرانیاکاشیپو، پراهالاد(Prahlad) را به چالش کشید تا با عمه‌اش هولیکا که از آتش مصون بود، روی هیزم بنشینند. هنگامی که هیزم‌ها به آتش کشیده شدند، هولیکا در آتش سوخت و پراهالاد بدون کوچکترین خراشی از آتش بیرون آمد. سوزاندن هولیکا به عنوان هولی جشن گرفته می‌شود.

صبح روز بعد که به عنوان رنگوالی هولی(Rangwali Holi) نیز شناخته می‌شود، روزی است که مردم یکدیگر را با پودر‌های رنگی می‌پوشانند و از خوردن گوجیا(Gujiyas)(نوعی شیرینی هندی) لذت می‌برند. تفنگ‌های آب‌پاش و بادکنک‌های پر شده با آب نیز بخشی از این جشن هستند و هر لحظه از این رویداد را به یاد ماندنی می‌کنند.

افسانه هولی

این جشنواره بر اساس یک افسانه هندو به نام هولیکا، زنی شیطانی و خواهر هیرانیاکاشیپو حاکمی شیطانی است. اعتقاد بر این است که هیرانیاکاشیپو حاکم جهان و همچنین برتر از همه خدایان بود. با این حال، پسر هیرانیاکاشایپو، پراهالاد، با پیروی از لرد ویشنو، به مادرش پشت کرد. این اقدام باعث شد که پدرش چاره‌ای جز همکاری با هولیکا برای کشتن او نداشته باشد.

پراهالاد با کمک ویشنو از سرنوشت شوم خود فرار کرد و زنده ماند، در حالی که هولیکا در شعله‌های آتش سوخت؛ اما بعدها ویشنو پراهالاد و مادرش را کشت و پادشاه شد. نکته این داستان پیروز شدن همیشگی خیر بر شر است.

نام جشنواره رنگ‌ها از شیطنت‌های دوران کودکی لرد کریشنا آمده است. لرد کریشنا تناسخ لرد ویشنو بود که برای شوخی با دختران روستا آن‌ها را خیس می‌کرد و رویشان رنگ می‌پاشید.

سنت‌های هندو دیگری نیز وجود دارند که با این افسانه مرتبط هستند. به‌عنوان مثال، در شیواپرستی(Shaivism) و شاکتی پرستی(Shaktism)، که در آن پارْوَتی (Parvati) در انتظار بازگرداندن شیوا به جهان با کمک گرفتن از الههٔ عشق هندو کامادوا (Kamadeva) است. با این حال، الههٔ عشق شروع به پرتاب تیر به سمت شیوا می‌کند. این باعث می‌شود که یوگی (Yogi) چشم سوم خود را باز کند و کامادوا را تبدیل به خاکستر کند. این اقدام یوگی سیوگی نه‌تنها همسر راتی کامادوا بلکه پارْوَتی را نیز ناراحت کرد. راتی از شیوا طلب بخشش می‌کند. در نهایت، شیوا تصمیم می‌گیرد الههٔ عشق را ببخشد و بازگرداند. هندوها این روز را به‌عنوان هولی جشن می‌گیرند.

سه مرحله جشنواره رنگ‌های هند:

۱-آماده‌سازی

قبل از جشنواره، مردم اغلب چوب و مواد قابل احتراق را برای روشن کردن آتش در پارک‌ها، مراکز اجتماعی و همچنین در فضاهای باز جمع‌آوری می‌کنند. این مرحله همچنین شامل فراهم کردن غذا، نوشیدنی‌های مهمانی و خوراکی‌های این جشن مانند مالپوا (malpuas) و گوجیا (gujiya) در میان بسیاری از مواد غذایی دیگر است.

۲-روشن کردن آتش

در شب هولی، آتشی را روشن می‌کنند تا نشان‌دهنده هولیکا داهان باشد. مردم نیز در اطراف آتش جمع می‌شوند، آواز می‌خوانند و پایکوبی می‌کنند.

۳-رنگ‌ها

رنگ‌های زیادی وجود دارد که مردم در این مناسبت استفاده می‌کنند. به طور کلی، بهتر است از یک رنگ طبیعی قابل شستشو برای این مناسبت استفاده شود. برخی از رنگ‌هایی که می‌توانید استفاده کنید شامل داک(dhak)(پودر گیاهی پرتقالی‌رنگ)، کوم کوم (kumkum)(گرد قرمز مقدس)، زردچوبه و چریش است. علاوه بر این، رنگ‌دانه‌های مصنوعی مبتنی بر آب نیز وجود دارند و در صورتی که به رنگ‌های تولید شده به روش سنتی دسترسی ندارید می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

چگونه جشنواره رنگ‌های هولی در هر منطقه در سراسر هند جشن گرفته می‌شود؟

جشنواره هولی در سراسر هند با سنت‌های مختلف در هر منطقه جشن گرفته می‌شود. به طور کلی، جشن هولی در شمال هند، در مثلث طلایی هند شامل دهلی، اگرا و جیپور، با گستردگی بیشتری نسبت به بخش جنوبی هند برگزار می‌شود که بر مذهب و مراسم معبد تمرکز دارند.

جشن هولی در هر گوشه از این شهرها دیده می‌شود. در دهلی، صبح روز جشنواره، مردم یک کارناوال بزرگ را راه‌اندازی می‌کنند. جوانان و سالمندان، مردان و زنان، به خیابان‌ها می‌روند و پودرهای رنگی و آب را در حالی که آواز می‌خوانند و پایکوبی می‌کنند روی یکدیگر می‌پاشند و در همین حال می‌گویند هولی‌های(Holi Hai) (جشنواره رنگ است). بهترین منطقه برای جشن هولی در محله‌های مسکونی در جنوب دهلی است. جشنواره گاو هولی، شناخته شده به عنوان جشنواره هولی مو، یک جشن محبوب در هولی مدرن است. این یک جشنواره با رنگ‌های غیرسمی، غذاهای خیابانی، تاندای (thandai) (دوغ با ادویه مخصوص)، پایکوبی و موسیقی است.

جشن هولی در اودیشا و بنگال غربی

در بنگال غربی و اودیشا، هولی به‌عنوان دُل جاترا (Dol jatra) با تعهد کامل به لرد کریشنا جشن گرفته می‌شود. در این مناطق، اساطیر کاملاً متفاوت هستند و اعتقاد بر این است که لرد کریشنا در این روز به رادا ابراز علاقه کرده است. آن‌ها بت‌های کریشنا و رادا را حمل می‌کنند و پودرهای رنگی به سمتشان می‌پاشند، این رنگ به مردمی که در خیابان‌ها هستند هم برخورد می‌کند.

در حال حاضر جشنواره هولی نه‌تنها در هند بلکه در سایر کشورها نیز جشن گرفته می‌شود. سرگرمی و فرهنگی که هندوستان با جهان به اشتراک گذاشته است یک تجربه جالب است که تعامل اجتماعی را در میان افراد با زمینه‌های مختلف اجتماعی ترویج می‌دهد.

انتظار یک خاطره به‌یادماندنی و جذاب از جشنواره رنگ‌ها با خیس شدن و پودرهای رنگی که به صورتتان برخورد می‌کنند را داشته باشید. در حالی که یکی از بهترین لحظات زندگی را تجربه می‌کنید اطمینان حاصل کنید که دهان خود را بسته نگه دارید و از چشمان خود تا حد ممکن محافظت کنید.

جشنواره هولی در جیپور

در جیپور، پایتخت راجستان، این جشنواره تفاوت چندانی ندارد. با این حال، جشنواره فیل چیزی است که آن را استثنایی می‌کرد. جشنواره فیل هر ساله در آستانه جشنواره هولی برگزار می‌شد که شامل مسابقات زیباترین فیل، چوگان فیل و رقص فیل می‌شد. این جشنواره با نمایش یک دسته از فیل‌ها شروع می‌شد که به زیبایی با زیورآلات درخشان و مخمل دوزی شده تزئین شده‌ بودند. با این حال، جشنواره فیل در سال ۲۰۱۲ به دلیل اعتراضات گروه‌های حامی حیوانات لغو شد. گردشگری راجستان به عنوان جایگزین، یک رویداد برای بازدیدکنندگان در فضای سبز هتل خاسا کُتهی(Khasa Kothi) برگزار می‌کند. این شهر دارای موسیقی محلی راجستانی و مراسم پودرهای رنگی است، اما دیگر خبری از فیل‌ها نیست.

جشن هولی در اودی‌پور، راجستان و بمبئی

مناطق دیگری نیز در سراسر هند جشنواره هولی را جشن می‌گیرند. مردم در اودی‌پور(Udaipur) جشنی تجملاتی را برگزار می‌کنند. گروه موسیقی سلطنتی با اسب‌های تزئین شده، فاصله کاخ سلطنتی تا مانک چوک (Manek Chowk) را به صورت نمادین می‌پیمایند. سپس مردم آتشی را روشن می‌کنند و مجسمه هولیکا را می‌سوزانند. این مراسم با رقص‌های محلی، درام، آواز خواندن، کوکتل‌ها و شام همراه است. در پوشکار (Pushkar)، هولی با برافروختن یک آتش بزرگ شروع می‌شود و سپس مردان محلی در اطراف آتش جمع می‌شوند تا حلقه‌های گُل و شاخه‌های چوبی را به درون آتش پرتاب کنند. هنگامی که شعله خاموش می‌شود، همه تکه‌ای از زغال‌های سوخته را به‌عنوان نماد خوش‌شانسی به خانه می‌برند و روز بعد جشنواره رنگ‌ها در صبح هولی آغاز می‌شود.

علاوه بر این، در واراناسی(Varanasi)(شهر مقدس هند) مردم با شور و شوق زیادی این جشن را برپا می‌کنند. روز قبل از هولی، مردم آتش روشن می‌کنند و خمیری به نام اوبتان(Ubtan) را پس از مالش به بدن خود به درون آتش پرتاب می‌کنند، زیرا اعتقاد بر این است که این عمل آن‌ها را در ادامه سال سالم نگه می‌دارد.

در روز هولی، مردم تا بعدازظهر رنگ بازی می‌کنند، البته برخی گِل بازی را ترجیح می‌دهند. در بمبئی، جشنواره هولی یک جشنواره بزرگ است. در بمبئی این جشن را همانند سنت اگرا برپا می‌کنند. آن‌ها یک خُمره پر شده با دوغ را آویزان می‌کنند و سپس مردان یک هرم انسانی را برای شکستن خُمره تشکیل می‌دهند. هر کسی که آن را بشکند، پادشاه سال هولی نامیده می‌شود.

هولی اهمیت زیادی در فرهنگ هندو دارد. این یک شروع جدید و همچنین روزی است که مردم فراموش می‌کنند و می‌بخشند. در بیشتر موارد، مردم بدهی‌های خود را پرداخت می‌کنند و یا بدهی دیگران را می‌بخشند. در این روز مردم شادی و پایکوبی می‌کنند تا سال خود را به نیکی و رنگین شروع کنند.